tag:blogger.com,1999:blog-6282003.post7705147772407955154..comments2023-07-05T17:31:37.404+03:30Comments on پیام ایرانیان :: مسعود برجیان: چرا بسیاری از سوژهها بیات میشوند؟مسعود بُرجيـانhttp://www.blogger.com/profile/08158304306012376604noreply@blogger.comBlogger12125tag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-9151610639499215392010-05-08T00:16:24.237+04:302010-05-08T00:16:24.237+04:30بیژن جان!
من همیشه خود را مدیون راهنماییها و تشوی...بیژن جان!<br />من همیشه خود را مدیون راهنماییها و تشویقهای شما میدانم. اگر نبود آن تشویقها، من هرگز امروز در جایگاهی نبودم که هستم.<br />خاطرهی آن دیدار در آن دفتر را خوب خوب به یاد دارم. لحظه لحظهی آن دیدار در خاطرهام ثبت شده است. از نشان دادن صفحات روزنامهتان که دیدارتان با سفیر ایتالیا را روایت میکرد، از آموزش آپلود عکس در اینترنت، از تشویق من به نوشتن و صبر کردن در این راه، از نشان دادن اتاقهای تحریریه و ...؛ انگار همین دیروز بود. حتی ثانیه ثانیهی هوای آفتابی آن روز را هم به خاطر دارم. و ما آدمیان را همین خاطرهها پیوند میدهد بیژن جان!<br /><br />پایا و پویا و مانا باشی عزیز!مسعود برجیانhttp://borjian.infonoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-24562228382510732932010-05-08T00:08:52.399+04:302010-05-08T00:08:52.399+04:30مسعود جان خوشحالم که باز هم می نویسی و با این نوش...مسعود جان خوشحالم که باز هم می نویسی و با این نوشته ات موافقم به یادم هست یک روز به دفترم آمدی و از اینکه نوشته هایت آنچنانکه دلت می خواست چون امروز مخاطبی نداشت و من ترا به بیشتر نوشتن تشویق کردم امروز همان روزی است که نویدش را داده بودم و خوشحالم که با پشتکاری که از دغدغه تو نسبت به محیط زندگیت در این اب و خاک نشئات می گیرد ، عاقبت چنین شد که می پنداشتم موفق سرفراز باشیبیژن صف سریhttp://bijan-safsari.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-39037788631504532512010-05-01T20:29:30.497+04:302010-05-01T20:29:30.497+04:30دوست گرامی از پیام تسلیت و همدردی شما سپاسگزارم. ب...دوست گرامی از پیام تسلیت و همدردی شما سپاسگزارم. برای شما و خانواده عزیزتان عمری طولانی همراه با سلامتی آرزو می کنمشهربانوhttp://gayagizi.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-59841941048706897122010-04-27T00:03:39.237+04:302010-04-27T00:03:39.237+04:30درود
نکته های بسیار ارزنده ای را بازگو کرده ای. ک...درود<br /> نکته های بسیار ارزنده ای را بازگو کرده ای. کارکرد وبلاگ با نوشته های دیگر ناهمانند است. با همین برهان است که نوشته ی گزارش علمی با نوشته ی ادبی یا یادداشت های روزانه ناهمانندند. ما چون کارکرد وبلاگ را درست نمی شناسیم و کاستی ها یمان در زمینه های دیگر را می خواهیم جبران کنیم از جمله نبود آزادی در نوشته های علمی, انتقادی و ... از وبلاگ هم بهره درست را نمی توانیم ببریم. همانگونه که از پیامک به جای پیام کوتاه قصیده و غزل می فرستیم.<br />نوشته ات آموزه ی به جا و ارزنده ای بود. سپاس.واحهhttp://www.vaahee.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-67936898732886701762010-04-24T03:30:55.220+04:302010-04-24T03:30:55.220+04:30موافقم. اما فراموش نکنید وبلاگ نویسی برای بسیاری ا...موافقم. اما فراموش نکنید وبلاگ نویسی برای بسیاری از جمله خود من ، یک تمرین برای شخص نویسنده هم هست. در شرایطی که در جامعه واقعی ایران هرگز فرصتی به وجود نمی آید که خود را آزادانه عرضه کنید و حتی اگر به وجود هم بیاید به دلیل نبود فرهنگ، نقد جدی شدن هم از شما دریغ می شود ، وبلاگ نویسی برای خیلی ها ایستادن در برابر آینه افکار عمومی ست. مشق است. برای همین هست که چرک نویس و پاک نویس دارد. با این حال همانطور که نوشتید نیاز هست یک طوری راحت نویسی را هم به آرامی یاد بگیریم.<br />موفق باشیدDanielhttp://www.danieljafari.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-12328105241606661552010-04-23T23:55:53.883+04:302010-04-23T23:55:53.883+04:30حسین جان!
ان شاء الله دلتان همواره همراهی کند با ش...حسین جان!<br />ان شاء الله دلتان همواره همراهی کند با شما برای نوشتن. یا دقیقتر بگویم ان شاء الله دلتان مدام بهانهی نوشتن بگیرد تا شما هم دست به قلم شوی و ما را از قلم و فکر خود بهرهمند سازی.مسعود برجیانhttp://borjian.infonoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-52554313289819004752010-04-23T23:53:58.761+04:302010-04-23T23:53:58.761+04:30پارسا جان!
عجب همت بلندی داری که این نظر بلندبالا ...پارسا جان!<br />عجب همت بلندی داری که این نظر بلندبالا اما بسیار پرمحتوا را ابراز داشتهای. من واقعاً از صمیم قلب خوشحال شدم که این همه نکتهی خواندنی که هر کدام میتواند سرفصلی برای یک یادداشت یا حتی یک بحث وبلاگی باشد، طرح کردهای.<br />از ابراز نظرت واقعاً لذت بردم. امیدوارم برای تو هم، وسط این همه گرفتاری، فراغتی حاصل شود تا دست به قلم ببری و در این زمینه بنویسی.مسعود برجیانhttp://borjian.infonoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-45250494296355039512010-04-23T23:23:46.321+04:302010-04-23T23:23:46.321+04:30ماشا الله شما که بزنم به تخته قلمتان همچنان جاری و...ماشا الله شما که بزنم به تخته قلمتان همچنان جاری و ساری و مقاوم و عالی است آقا مسعود.<br />یه روز یادمه از من پرسیدی چرا وبلاگ می نویسم! گفتمت، من مثل شما نیستم. همینطوری می نویسم. کاری به خواننده ام ندارم. البته این بی احترامی به خواننده نیست خدای ناکرده! که من تمام خوانندگان پیدا و پنهان وبلاگم را دوست دارم. اما دلمه مسعودجان. اگر همکاری کرد میاد رو قلم. نکرد می مونه تو خودش.نثرماhttps://www.blogger.com/profile/06170985429066911497noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-73768749276558520532010-04-23T20:58:06.813+04:302010-04-23T20:58:06.813+04:30(ادامه کامنت قبلی)
جامعه وبلاگی را باید جدی گرفت و...(ادامه کامنت قبلی)<br />جامعه وبلاگی را باید جدی گرفت و تاثیر پذیری اجتماعی در فضای بلاگسپهر روی یکدیگر هم نکته دیگری است. نکته بعدی مراودات وبلاگی هستند و آنچيزی که بنده سالهاست اسمش را گذاشته ام "بلاگداری" که به معنی منفی دکان داری هم نيست. بلاگ داشتن يک کار و يک بيزينس است و هدفمندی و سياستگذاری و دیپلماسی خودش را ميخواهد در ارتباط گرفتن با دیگران. دیگر اینکه شرایط زندگی آدم هم عوض میشوند غیر از بحث انگیزه ها، نکته دیگر که گمانم مهم باشد، تاثیر نوشته های قبلی هر بلاگر بر نوشته های بعدی آن است به قول ما مهندسین برق شبیه نوعی تداخل امواج الکترومغناطیس (تداخل ناخواسته سیگنالها برروی هم که با نویز متفاوت است)، وبلاگ یک لاگ و ترند و یک روند از بیان حوادث و تحلیلهاست و نوشته های قبل و بعد در بلاگ بر روی هم در هنگام قبل از نوشتن (درذهن نويسنده) و هم بعد از آفرینش و انتشار (در یک چارچوب خوانش متن یا هرمنوتیک) بر هم اثرات تداخلی دارند. باری مسعود جان، به توصیه خردمندانهات گوش کردم و سرفصلها را ساده و روان اینجا آوردم که در وقت مناسب آنها را در وبلاگ خودم، بدون سختگیری البته، عمل بیاورم (باز وعده سرخرمن!) و بتوانیم با هم بحث و گفتگوی وبلاگی کنیم و این کار را پیش ببریم. خوش و خرم باشی دوست عزیزم و باز هم بسيار ممنون و متشکرم.پارسا صائبىhttps://www.blogger.com/profile/04789560450309999370noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-17482581265939663692010-04-23T20:58:06.812+04:302010-04-23T20:58:06.812+04:30مسعود جان، اول از هرچيز از بابت آن کيک تولد و لطف ...مسعود جان، اول از هرچيز از بابت آن کيک تولد و لطف و محبت و بنده نوازيت سپاسگزارم. آمدم شمع ها را هم فوت کردم با اجازه! <br /><br />نوشته خيلی خوبی بود، به اجمال چند نکته عرض میکنم در جهت افزودن به این بحث خوبی که درگرفته. يکی اينکه انگيزهای وبلاگ نويسی را هم نبايد دست کم گرفت. اين انگيزه ها خيلی سريع می توانند تغيير کنند و بالا و پايين شوند، ديگر اينکه وبلاگ نويسی نوعی از زندگی روشنفکری- انتقادی برای کسانی مثل ماست. يک جور کورير يا سرنوشت شغلي، هرچقدر هم آن را جدی نگيريم باز مورد قضاوت قرار ميگيريم. با این نظر تو دوست عزیز که بلاگ دار نباید خود را محدود کند و خودش دستان خودش را ببندد موافق هستم و در عین حال نقش جامعه دوستان بیرونی، خوانندگان کنجکاو و نیز جامعه بلاگداران و نحوه دیدگاه و سایه سنگین قضاوت آنان را نباید نادیده گرفت. دوستانی را ميشناسم که وبلاگ بنده را به جهت کنجکاوی که فلانی الان چکار دارد میکند (شبیه کنجکاویهای فیس بوکی)، ميخوانند، اشکالی هم ندارد اما همين خودش بر قلم آدم کمابیش تاثیر میگذارد. نقش خودسانسوری را هم نباید دست کم گرفت (میدانم که میدانی بحثمان کلی است و از خودسانسوری منظورمان سیاسی نیست) همينطور جمع شدن ايده ها و حرفها در ذهن آدم که تا قبل از اينکه متولد نشوند با ماندنشان بار سنگينی هستند در ذهن آدم و موجب خستگی و ملال ميشوند. البته اين مشکل را ميشود با قدری نظم و ديسيپلين فکری و تمرکز بر روی موضوعات مهمتر ميشود جلو برد. نکته ديگر توقعات هستند. توقعات در جامعه ايرانی بالاست. چرا فلانی دستگير شد چيزی ننوشتی؟ چرا دوست جون جونی تو سوتی داد يقه اش را نچسبيدی؟ چرا به اين يکی اينجا گير دادي، اما به آن يکی که کار بدتری کرد گير ندادی؟ چرا جواب کامنت ها را دیر به دیر میدهی؟ اینها درست یا نادرست مهم هستند (ادامه دارد)پارسا صائبىhttps://www.blogger.com/profile/04789560450309999370noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-19593759777089626822010-04-23T15:58:14.705+04:302010-04-23T15:58:14.705+04:30ف.م.سخن عزیز! سلام و درود!
به نکات دقیق و مهمی اش...ف.م.سخن عزیز! سلام و درود!<br /><br />به نکات دقیق و مهمی اشاره کردهای. کاش فرصتی داشتی و یادداشتی در همین زمینه مینوشتی تا هم از قلمت بیاموزیم و هم دوستان بیشتری در این بحث مشارکت کنند.مسعود برجیانhttp://borjian.infonoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-6282003.post-20073128252046718222010-04-23T15:47:51.214+04:302010-04-23T15:47:51.214+04:30مسعود جان به نکته ی خوبی اشاره کردی. پرفکسیونیست ب...مسعود جان به نکته ی خوبی اشاره کردی. پرفکسیونیست بودن، نه تنها در کار وب لاگ نویسی بل که در هر کاری ایجاد اشکال می کند. محمد قزوینی چیز نمی نوشت چون از اشتباه می ترسید. پرفکسیونیست بودن می تواند منجر به مرض وسواس شود. این مرض می تواند آن قدر پیش برود که انسان برای رسیدن به کمال و ارائه ی کامل ترین اثر دست به هیچ کاری نزند! گیر کردن در جزء، کل را ضایع می کند. بحث خوبی را شروع کردی که امیدوارم دوستان پی گیری کنند و نظرشان را به طور مبسوط بنویسند تا ما هم استفاده کنیم. قربانت. ف.م.سخنAnonymousnoreply@blogger.com