۱۳۸۲/۱۲/۰۱

این چنین سر بریدن، چرا؟

روزهاي منتهي به هر انتخابات روزهاي پر اضطرابي براي بازيگران اين صحنه است ؛ هر يك از كانديداها سعي در رو كردن آخرين برگهاي برنده دارند و از تمامي توان خويش براي جلب راي مردم و حذف رقيب بهره مي‌جويند. قطب زاده كانديداي نخستين دوره انتخابات رياست جمهوري درست در واپسين روز تبليغات برگ برنده‌اي را به زعم خويش بر زمين زد تا پيروزي را ارمغانش سازد. اعلام خبر دستگيري شاه در پاناما توسط قطب زاده هر چند بسياري را حيرت زده ساخت، تائيد و تكذيب‌هاي مقامات پاناما و مشاوران قطب زاده كه راهي پاناما شده بودند اما نتوانست وصال شاهد پيروزي را براي او حاصل كند.

پخش سراسري و رايگان نشريه يالثارات الحسين در هفته‌هاي منتهي به دوم خرداد كه در آن خاتمي و مجمع روحانيون به بوف‌هاي كور و جغدان شوم تشبيه شده بودند آخرين گروه از مردمي را نه تنها براي برگزيدن كانديداي اصلح كه اصولا براي شركت در انتخابات مردد بودند متقاعد نمود كه در پاي صندوق‌هاي راي حاضر شده و نام خاتمي را در جامه پاسخ « نه » بزرگ به « امر حاكميت » بر برگه‌ها ثبت نمايند. پيش از آن اما دو روزي تحريريه « سلام » طعم توقيف را چشيده بودند . در آستانه انتخابات مجلس پنجم به ناگاه خبر توقيف سلام دو روز مانده به پايان مهلت تبليغات اعلام شد . هر چند اين توقيف چندان دوام نياورد و لابي‌هاي روحانيون مبارز تريبون را از محاق خارج ساخت اما نشان داد كه محافظه‌كاران حكومتي تا چه حد براي نيل به مقصود جسورانه و بي‌پروا شمشير آخته در دست تمامي پرده‌ها و حريم‌ها را مي‌درند.

توقيف نشريات در همين نقطه متوقف نشد ؛ به دنبال درج نامه سعيد امامي در روزنامه سلام كه پيشنهاد محدود ساختن مطبوعات در آن آمده بود « سلام » براي هميشه به تاريخ پيوست تا ياد اولين روزنامه منتقد پس از حوادث دهه نخست انقلاب و حادثه كوي دانشگاه كه در پي اين توقيف به وقوع پيوست در اذهان به يادگار ماند . توقيف فله‌اي مطبوعات در بهار 79 اما حكايت ديگري بود . سخنراني رهبري نظام آنروز پيامي روشن داشت : اين مطبوعات با تيترهاي مشابه و مطالب يكسان از يك مركز هماهنگ مي‌شوند ؛ اين مطبوعات پايگاه دشمنند . دادستان تنها تا نيمه شب توانست خود را كنترل كند . در چشم برهم زدني روزنامه‌ها يكي پس از ديگري زنجير شدند تا شمار آنها از 90 گذشت و ايران بزرگترين زندان روزنامه‌نگاران و مسوولان آن سرآمدترين دشمنان آزادي مطبوعات نام گرفتند و جهانيان به صراحت از اين عناوين در گزارش‌هاي سالانه خويش اسم ببرند . توقيف مطبوعات اما همچنان روندي مستمر داشته و به رويه‌اي معمول تبديل شده است آنچنان كه در ابتداي انتشار روزنامه شرق كه « متفاوت » از ساير نشريات اصلاح طلب به ناگاه به مرجعي براي نخبگان تحصيلكرده تبديل گشت همگان در اين آرزو بودند كه : ‌اي كاش ديرتر توقيف شود ….

تنها دو روز به آغاز راي گيري انتخابات مجلس هفتم باقي بود ، شرق و ياس نو اقدام به چاپ قسمتهائي از نامه نمايندگان به رهبري كردند . پيش از آن اما شايع شده بود كه حسن روحاني - كانديداي انتخابات رياست جمهوري آينده از سوي محافظه‌كاران – به صورت شفاهي از روزنامه‌ها خواسته است كه از درج اين نامه پرهيز كنند . اين درخواست البته سابقه داشت ؛‌ هنگامي كه امام جمعه اصغهان كه عنوان قديمي‌ترين امام جمعه ايران را نيز در كنار حمايت‌هاي خويش از اصلاح‌طلبان به همراه دارد با صدور نامه‌اي خطاب به مردم ايران برائت خويش را از بسياري از اقدامات و برنامه‌هاي حاكميت در طي سالهاي پس از انقلاب اعلام داشت ، شوراي عالي امنيت ملي براي اولين بار طي نامه‌اي روزنامه‌ها را از درج سخناني له يا عليه آيت‌الله طاهري بر حذر داشت . حاصل اما بي‌اعتنائي كيهان و رسالت و جمهوري اسلامي و انتشار ارگان جبهه مشاركت به صورت سفيد و در آخر توقيف آزاد بود . ارسال نامه 135 نماينده مجلس به رهبري نيز واكنش مشابهي را از سوي شوراي عالي امنيت ملي به دنبال داشت . در هر دو اقدام ارسال نامه و تصميم گيري شورا خارج از عرف و ظاهرا بدون اطلاع رئيس آن – شخص رئيس جمهور – صورت گرفته بود .

شرق با در پيش گرفتن مشي‌اي متفاوت هر چند به صورت حلقه اي بسته از برخي خواص سياستمدار و روزنامه‌نگار كه با بي‌مهري نسبت به خارجين اين حلقه همراه بود به بنيان سازي فكري پروسه مدرنيسم در ايران همت گماشته بود . شرق اما چندين روز پيش از توقيف بحراني را از سر گذرانده بود كه كمتر نگاهي متوجه آن شد . در روزنامه شرق مورخ 26 بهمن صفحه 13 در مقاله احياي اسلامي به قلم آنتوني گيدنز ذيل بررسي بنيادگرائي ديني آمده است : درگذشت آيت الله خميني در 1989 ضربه‌اي براي عوامل افراطي و محافظه‌كار ايران بود . هر چند جانشين او آيت‌ الله علي خامنه‌اي حمايت رهبران مذهبي قدرتمند را جلب كرد اما محبوبيت او به طرز فزاينده‌اي در ميان شهروندان ايراني كه از رژيم سركوبگر و نابساماني‌هاي مزمن اجتماعي آزرده خاطر هستند ، رو به افول است . هر چند شرق در روز بعد بدون اشاره به مطلب ياد شده ، عذرخواهي نمود اما كاملا مشخص بود كه اين روزنامه با درج چنين مقاله‌اي هر چند به صورت ترجمه ، خط قرمز عرفي مطبوعات در انتقاد از رهبري را درنورديده است امري كه با چاپ نامه نمايندگان هر چند به صورت سانسور شده ادامه يافت و منجر به توقيف آن شد . اما پرسشي كه باقيست اين است كه هدف و پيام دادستاني تهران ، شيخ حسن روحاني و به عبارت صحيح‌تر محافظه‌كاران از اين اقدام چيست ؟

اگر به دقت بنگريم اقداماتي از اين دست در آستانه انتخاباتي صورت مي‌گيرد كه يا نتيجه آن از پيش مشخص نباشد و رقبا در رقابتي تنگاتنگ به حذف سايرين مي‌انديشند يا آنكه قرار بر اين باشد پس از انتخابات اقدامات خاصي صورت پذيرد كه « كنترل فضاي سياسي » ذيل آن تعريف مي‌شود . نتايج اين انتخابات از پيش مشخص است اما آنچه به كابوس محافظه‌كاران مبدل گشته تعداد راي دهندگان است . از همين رو خبرهائي كه در روزهاي منتهي به انتخابات از تقلب و چاپ شناسنامه‌هاي تقلبي در افغانستان و پاكستان و كشف شناسنامه‌هاي جعلي در اسلام شهر تهران و برنامه‌هاي مشابه در شهرهاي بزرگ منتشر مي‌شد خشم مخالفان را برانگيخت تا آنجا كه با مسدود كردن سايت امروز و هك شدن سايت رويداد ميزان حساسيت محافظه‌كاران كاملا روشن شده است .

بنابراين برنامه كاملا روشن است ؛ اولا با اين توقيف بار ديگر به مطبوعات پيام داده مي‌شود كه حد مردم‌سالاري ديني مورد تاكيد آقايان شامل انتقاد به رهبري نمي‌شود و آنچنان كه از پاسخ مرتضوي به ندامتنامه مديرمسؤول شرق كاملا هويدا است رفع توقيف از شرق نيز حداقل تا 10 روز پس از انتخابات و اعلام نتايج و درآمدن « نتيجه مطلوب » ادامه خواهد داشت تا شرق و البته ياس نو كه به شرط نوشتن ندامتنامه وعده رفع توقيف گرفته است « وامدار » محافظه‌كاران باقي بمانند . هر چند روشن است رفع توقيف از اين روزنامه‌ها و اصولا ميزان آزاديهاي سياسي پس از انتخابات به تعداد راي دهندگان بستگي مستقيم دارد . چه در صورت ضرورت تقلب در آرا ، زبان‌ها بريده و قلم ها شكسته خواهد شد و در همين راستا پروسه انعطاف و سازش با خارج و سركوب و اختناق در داخل در دستور كار قرار مي‌گيرد . پلمپ شدن دفتر جبهه مشاركت در آستانه انتخابات در همين راستاست ؛ نكته‌اي كه اما از پس اين حوادث روشن است درس جديدي است كه اصلاح‌طلبان بايد بياموزند . گذاشتن همه تخم مرغها در سبد جنبش دانشجوئي و مطبوعات و تبديل اين دو به تنها بالهاي پرنده اصلاحات در حالي كه هر دو از كمترين سپر حفاظتي بهره‌مند هستند به خلع سلاح شدن اصلاح طلبان پس از تيرماه 1378 و بهار 1379 انجاميد . راه اندازي سايت هاي اينترنتي اگرچه مؤثر بود اما اصلاح‌طلبان همچنان در عموميت بخشيدن فرايند اصلاحات در ميان عامه و مخاطب ساختن آنان ناكام بوده‌اند ، از همين رو ضرورت ايجاد يك شبكه ماهواره‌اي با پوشش اپوزيسيون جديد شامل اصلاح‌طلبان درون ايران و جمهوري خواهان خارج و به طور كلي همه آناني كه اصلاحات ساختارشكن و تغيير قانون اساسي را راه برون رفت از اين مرحله مي‌دانند بيش از پيش به يك ضرورت مبدل گشته است.

اين مقاله در سياه سپيد به چاپ رسيده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!