۱۳۹۰/۱۲/۰۴

صورت‌بندی مسأله‌ی «ایران اتمی» - بخش چهارم

بخش‌های اول تا سوم این نوشته را می‌توانید در این نشانی‌ها (اینجا، اینجا و اینجا) بخوانید.

پس چه سرنوشتی در انتظار ایران خواهد بود؟
به نظر می‌رسد خودکفایی ایران در زمینه‌ی دانش هسته‌ای (چه در زمینه صلح‌آمیز و چه در زمینه تولید سلاح هسته‌ای) کل خاورمیانه را وارد شرایط جدیدی خواهد کرد. ترکیه و عربستان و مصر به احتمال فراوان، نخستین کشورهایی خواهند بود که برای دستیابی به دانش و جنگ‌افزار هسته‌ای اقدام خواهند کرد. اتمی شدن عربستان به دلیل نفوذ نیروهای بنیادگرا در جامعه و حکومت و خطر سیطره‌ی کامل بنیادگرایان و به دست گرفتن کنترل سلاح‌های هسته‌ای توسط آنان فاجعه‌ای برای آمریکا خواهد بود. وضعیت مصر هم چندان بهتر نیست. بهار عربی، مصر متحد را به مصر منتقد تبدیل کرده و اگر روند کنونی ادامه یابد، دور نیست زمانی که مصر، دست‌کم در عرصه‌ی سیاست، تمام‌قد رویاروی اسرائیل بایستد. همسایگی و هم‌مرزی این کشور با اسرائیل، اتمی شدن این کشور را نیز به دغدغه‌ی آمریکا تبدیل کرده است. وضعیت ترکیه البته اندکی بهتر است. ترکیه تا حد زیادی قابل اعتماد است اما گوش‌به‌فرمان آمریکا نیست. این کشور از چند سال پیش بر اساس منافع ملی خود، سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌الملل خود را تنظیم کرده و در موارد متعددی رویاروی آمریکا و اسرائیل ایستاده است. ماجرا آنقدر جدی است که برخی استراتژیست‌های آمریکایی، وقوع جنگی میان آمریکا و ترکیه بر سر حوزه‌ی منافع را تا سه یا چهار دهه‌ی آینده پیش‌بینی می‌کنند.

پس هسته‌ای شدن ایران، فارغ از نقش خود این کشور، وضعیت کل خاورمیانه را دگرگون ساخته و آمریکا را درگیر معادلاتی پیچیده و تازه می‌سازد. این امر با تمامی منافع کوتاه‌مدت و برنامه‌های درازمدت آمریکا در منطقه در تضاد کامل است. تبدیل ایران به کره‌ی شمالی یا پاکستان هم ناممکن است. بنابراین خودکفایی ایران در دانش هسته‌ای (مخصوصاً دانش تولید سلاح هسته‌ای) لحظه‌ی بسیار حساسی است. ضربآهنگ رسیدن به آن لحظه نیز بسیار مهم است. برنده کسی است که ثانیه‌ی رویارویی را به‌درستی تشخیص دهد و با پیشدستی، کارت برنده‌ی خود را رو کند. در هنگامه‌ی تحقق این امر، ممکن است یکی از دو اتفاق رخ دهد:
- آمریکا و غرب، وجود «ایران اتمی» را رسماً پذیرفته و تولد یک «کشور اتمی متخاصم» و «تغییر موازنه‌ی قوا در خاورمیانه» را به عنوان واقعیتی سیاسی-امنیتی قبول کنند و برای مصالحه‌ای جدی و بلندمدت پای میز مذاکره بنشینند (مدل شوروی)؛ در اینجا امنیت‌یابی همراه با فقر اقتصادی و انزوای سیاسی نخواهد بود. دغدغه‌ی آمریکا در چنین شرایطی، بازداشتن کشورهای منطقه (مخصوصاً عربستان و مصر و ترکیه) از دنبال کردن برنامه‌ای اتمی خواهد بود.
- در یک یورش برق‌آسا به تأسیسات زیربنایی ایران، شاهراه‌های حیات اقتصادی و اجتماعی و تأمین نیازهای اولیه‌ی زندگی معمول انسانی را قطع کنند (کاری که عملاً با تحریم‌های فلج‌کننده و هدفگیری‌شده به سمت ملت ایران با هدف زیر فشار قرار دادن نظام و شوراندن مردم علیه حاکمیت، در حال انجام تدریجی آن هستند).

ممکن است گفته شود چرا برای پرونده‌ی هسته‌ای مسیری پیشنهاد می‌شود که یکی از نتایج احتمالی آن چنین صحنه‌ی دهشتناکی است؟ پاسخ ساده است. چون هیچ مسیر دیگری که به "توافق" بینجامد، وجود ندارد. اگر عملکرد خدعه‌آمیز آمریکا و غرب در برابر خلع سلاح و اعتمادسازی کشورهای عراق و لیبی نبود، شاید می‌شد از گزینه‌ی "توقف کلیه‌ی فعالیت‌های هسته‌ای و توافق با غرب" سخن گفت؛ اما هیچ جزئی از فرآیندی که در مورد عراق و لیبی طی شد، قابل اغماض و چشم‌پوشی نیست (تأکید می‌کنم هیچ جزئی!). غرب با شیوه‌ی برخوردی که در برابر این دو کشور در پیش گرفت، کار خود را در برابر ایران بی‌نهایت دشوار و پیچیده ساخت. این نکته‌ای است که قذافی نیز به‌صراحت بدان اشاره کرد. او به غرب تذکر داد که ایران با مشاهده‌ی بدعهدی غرب در برابر خلع سلاح اتمی داوطلبانه‌ی لیبی، هرگز به قول و قرارهای آنها اعتماد نخواهد کرد.

غرب با ایران کاملاً رو بازی می‌کند. شگردی پنهانی وجود ندارد. مسیری که برای توان‌فرسایی نظامی عراق از راه تحریم اقتصادی و بهانه‌گیری‌های متعدد برای بازرسی و اعتمادیابی غرب نسبت به این کشور طی شد، مو به مو در مورد ایران اجرا می‌شود. آنچه ممکن است غرب را در انجام سناریوی دوم (یورش برق‌آسا) در مورد ایران، مردد سازد، قدرت عملیاتی «سرانگشتان» حاکمیت ایران است. غرب هنوز نسبت به میزان نفوذ ایران و امکان فعال‌سازی این قدرت علیه غرب نامطمئن است. سوی دیگر ماجرا نیز میزان آمادگی حاکمیت ایران برای مصالحه با غرب در آن لحظه‌ی حساس است. امری که محل اختلاف جدی تحلیل‌گران است. گروهی توافق در دقیقه‌ی ۹۰ را محتمل دانسته و گروهی ایستادن تا آخر و به هر قیمت را پیش‌بینی می‌کنند.

ادامه‌ی مقاله در بخش پنجم و پایانی (نشانی).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!