۱۳۸۲/۱۰/۲۴

این خانه از پای‌بست ویران است

اين روزها به هر محفل كه پاي مي‌گذاري سخن از انتخابات است و تحصن نمايندگاني كه از فيلتر شوراي نگهبان عبور نكرده‌اند ؛ تا اينجا پروژه‌اي كه تئوريسين هاي جناح راست براي پيروزي در نظر داشتند به خوبي به اجرا درآمده است :

اول : هر كانديدائي كه اندكي گرايش اصلاح طلبانه دارد و او را نفوذي و تاثيري در افكار عمومي و ميان همفكران است از جمله نمايندگان فعلي مجلس رد صلاحيت مي‌شوند .

دوم : كانديداهاي رد صلاحيت شده خصوصا نمايندگان فعلي واكنش شديدي از خود بروز خواهند داد و بحران سياسي آغاز مي‌شود .

سوم : به دليل ساختار بسته سياسي كشور صداي اعتراض‌ها پژواكي در ميان تصميم‌ گيرندگان شوراي نگهبان نخواهد داشت . بنابراين نگاه‌ها بسوي رهبري نظام حاكم بر ايران خواهد چرخيد ؛ اصلاح‌طلبان در اين پروسه مي‌آموزند كه همه راه ها به رُم ختم مي‌شود و مبادا در آينده از اين «خط قرمز » بگذرند كه آنان را نه تنها به‌ خاطر « گستاخي شان » در حرمت شكني بلكه از آن رو كه آنرا كه « وام دار » اويند به باد انتقاد گرفته‌اند عقوبت مي‌شوند .

چهارم : در كشاكش بحثهاي تائيد صلاحيت ، صلاحيت تعدادي از نمايندگان فعلي به ناگاه « احراز » مي‌شود ، بدين ترتيب آنان از دايره اعتراض خارج مي‌شوند ؛ باقي به تكاپو مي‌افتند كه آنان را نيز از اين موهبت نصيبي باشد ؛ در اين هنگام « ريش سفيدان » ريشي مي‌جنبانند و چانه زني آغاز مي‌كنند تا در نگاه هر آنكه در اين بازي است ثبت شود آنچه گره از اين كار مي‌گشايد نه «اعتراض مدني » و « مقاومت منفي » و دلخوش داشتن به « حمايت مردم و نخبگان روشنفكر و دانشجو » بلكه سفيدي ريشي است كه در اندرون اتاق سياست دور از نگاه نامحرم افكار عمومي سرنوشت ها را رقم مي‌زند آنگونه كه در بر همان پاشنه بچرخد هر چند كمي در ظاهر بزك شده باشد .

پنجم : با دريافت مجوز از سوي آخرين گروه از «خودي» هاي اين جماعت «غير خودي » رقابت ها آغاز مي‌شود ؛ به جاي رهبران محافظه‌كار اين ريش سفيدان و سرآمدان اصلاح طلبند كه رد صلاحيت شدگان را از اقدامي خارج از عرف بازمي‌دارند . انتخابات اما مشروعيت نسبي خويش بازمي‌يابد كه در جمع شركت كنندگان در اين مسابقه از هر دو تيم نفراتي حضور دارد اما نه به آن اندازه كه پيروزي اصلاح‌طلبان را باعث شود كه به آن ميزان كه مشاركت نسبي مردمي را باعث شود و در اين ميان مختصر آبروئي نيز در ساير پرونده‌هاي بين‌المللي پيش رو از جمله گزارش فرستاده ويژه حقوق بشر سازمان ملل در بهار جاري فراهم آيد .

ششم : در اين بازي آنانكه به هر طريق مجوز حضور دريافت داشته‌اند در سوئي ديگر از جبهه همفكران خويش قرار مي‌گيرند كه چرب و شيرين «سياستمداري» را جاذبه‌اي است كه كمتر كسي را ياراي مقاومت در برابر آن است ، بدين سان آخرين «اتحاد» نيز در پيش پاي بت منافع فردي قرباني مي‌شود تا رقيب با نيشخندي بهاي اندكي را كه براي خريد آنان پرداخت كرده است به نظاره بنشيند .

هفتم : پايان اين بازي چندان دور از ذهن نيست . رقيب مردم به هزار خدعه و ترفند بر صندلي هاي سرخ رنگ مي‌نشيند تا سرنوشت ملت را براي چهارسال بي‌دغدغه از سدي به نام شوراي نگهبان رقم بزند كه هر دو در يك خانواده فكري‌اند ، تنها وظايف ظاهريشان متفاوت است كه آن نيز در غايت خويش بقاي طبقه‌اي را تضمين مي‌كند كه ربع قرن است بر تمامي اركان سياسي-اقتصادي كشور چنگ انداخته است . اين روزها هر چند ندائي كه هر سو به گوش مي‌رسد «تحريم» انتخابات فرمايشي است ، هستند اما كساني كه هنوز دل در گرو اكثريت يافتن مدافعان مردم سالاري در پارلمانند گوئي از ياد برده‌اند اين ساختار در هر روزنه‌اي كه بسوي مردم گشوده است غربالي در پس آن نهاده است كه مهمانان ناخوانده را از اين درگاه براند و اگر به هزار و يك دليل او را چنين امكاني فراهم نشده است در كنار هر نهاد دولتي و انتخابي ، بنيادي انقلابي و انتصابي قرار دارد كه به مدد پشتيباني مالي و حمايت‌هاي آشكار و پنهان ساخت قدرت بر هر تصميم «منتخبي» زهرخند پيروزي توان زد . اينچنين است كه گفته‌اند : « اين خانه از پاي بست ويران است … »

اين مقاله در سايت ايران امروز نيز به چاپ رسيده است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!