۱۳۸۳/۱۲/۰۳

الگوپذیری اكثریت ایرانیان از برنامه‌های طنز

ملت ایران ویژگی‌های جالب زیادی دارند. یكی از آنها هم تغییر الگوهای رفتاری آنهاست. هر كسی پای در این سرزمین نهاده باشد می‌داند ایرانی‌ها تا چه حد از زور و اجبار به انجام رفتاری بیزارند و به هر نحوی كه بتوانند یا از انجام آن كار تحمیلی سر باز می‌زنند یا به نوعی مخالفت خود را نشان می‌دهند و وقتی تمام این راه‌ها را بسته ببینند آنچنان سستی و اهمال‌ورزی می‌كنند تا همگان بدانند ایرانی عزیز مستقل ما كه سخت از اجبار و زور بیزار است به ناچار دست به انجام فلان كار زده است و ناگزیز فلان حریم را رعایت می‌كند. وقتی هم كه رفتار یا اندیشه تحمیلی، مسلح به ابزاری برتر است هموطن دوست‌داشتنی ما از تنها حربه خویش سود می‌جوید و وقتی مقامی نامحبوب بر صفحه تلویزیون ظاهر شد اگر نتواند به تغییر كانال و دیدن برنامه‌های ماهواره بپردازد با تمام قدرت نگاه لبریز از نفرتش را به صفحه تلویزیون می‌دوزد و اگر در جمعی خصوصی باشد چند ناسزا هم نثار مقام منفور مملكتی خویش می‌كند! اما ... اما این حكایت وقتی برنامه‌ای طنز از همان تلویزیون پخش می‌گردد كاملا واژگون می‌شود. از بامداد شبی كه سریال‌های طنز متعدد از شبكه سوم سیمای ج.ا.ا. پخش می‌شد شما نه تنها قادر بودید موضوع داستان را با تمام جزئیات در هر كوی و برزن و هر محیط چند نفره مانند تاكسی و اتوبوس و اداره بشنوید بلكه شاهد بودید اكثریت مردم در سنین مختلف اصطلاح‌های خاص بازیگران سریال‌های یاد شده را به دفعات تقلید می‌كنند! بچه‌های دبستانی تا دبیرستانی كه در این مسابقه تقلید و تكرار جایگاه ویژه‌ی خود را داشتند!!

ایرانیان، همانان كه كشوری در درون خانه‌هایشان ساخته‌اند كه فرسنگ‌های با پوسته بیرونی اجتماع‌شان متفاوت است به حكم طبع و سرشت خویش قادر به پذیرش سخنان سخت و درشت نیستند، این قوم جز زبان نرم و ظریف را نمی‌پسندد و اشاره غیر مستقیم را هر چقدر هم تلخ باشد به سخن رو در روی نیمه‌تلخ ترجیح می‌دهند. تاریخ این مردم نیز گواه همین ادعاست كه در تمام دوران دیكتاتورهائی بودند كه به نام دین یا ایل یا مُلك می‌كشتند و غارت می‌كردند و شاعر و ادیب و منتقد را مجبور می‌ساختند تا انتقاد خود را در صد لعاب و زرورق بپیچد و بر مردم بینوا عرضه كند. دوپهلوگوئی‌های ما محصول این تاریخ است. این مردم، بی‌آنكه كسی آنان را مجبور كرده باشد بسیاری از الگوهای خود را از میان بازیگران عرصه طنز برگزیده‌اند و زبان آنان را در كام گرفته‌اند. همان بازیگرانی كه او را لحظه‌ای از انبوه مشكلات و مسائل پیچیده زندگی می‌رهانند و لبخند را هر چند برای كوتاه زمانی بر لبان او می‌نشانند. كسی كه می‌خواهد با این مردم گفتگو كند و آنان را نقد كند باید زبانی مناسب حال آنها در كام گیرد وگرنه ره به تركستان خواهد برد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!