۱۳۹۰/۱۱/۱۰

گاهی...

گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود
گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود
گاهی بساط عیش خودش جور می‌شود
گاهی دگر، تهیه به دستور می‌شود
گه جور می‌شود خود آن بی‌مقدمه
گه با دو صد مقدمه ناجور می‌شود
گاهی هزار دوره دعا بی‌اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو می‌شود
گاهی گدای گدایی و بخت نیست
گاهی تمام شهر گدای تو می‌شود…

شعر از قیصر امین پور یا فردوسی فراهانی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!